اميرطاها شيطون شده
اميرطاهای مامان الان ديگه تو بزرگ شدی داری يکساله ميشی چيزای زيادی ياد گرفتی مثلا الان روی پاهات بدون کمک واميستی و دو قدمی راه ميری. البته ديوارو ميگيری و دور خونه راه ميری و همه چيزو بهم ميزنی تازه هی ميری تلويزيون را تکون ميدی و من همش ميترسم بيفته توی سرت. ياد گرفتی تا ميگم لی لی حوضک سريع انگشتتو کف دستت ميزاری يا اذان که ميگه دستتو ميزاری روی گوشت و شروع ميکنی به خنديدن. با هر آهنگ شاد شروع ميکنی به دست زدن و نينای نينای ميکنی. خلاصه قشنگ مامان روز به روز کارات اينقدر قشنگ ميشه که دل همه رو برده بيشتر دل منو و باباتو الانم که نزديک تولدته و ما ميخوايم يه تولد زيبا و به ياد موندنی برات بگيريم. کارت دعوت تولدتو و تزييناتتو ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
1:04